شبکه اجتماعی پارسی زبانانپارسی یار

پيام

ساعت ویکتوریا
+ *اِي استوايي زن،تنت آتش ... سرماي دنيا را نمي فهمي* *برف از نگاهت پولَکي خيس است ... درماندگي ها را نمي فهمي* *درماندگي يعني تو اينجايي ... من هم همين جايم ولي دورم* *تو اختيارِ زندگي داري ... من زندگي را سخت مجبورم* *درماندگي يعني که فهميدم ... وقتي کنارم روسري داري* *يک تارِ مو از گيسوانت را ... در رختخوابِ ديگري داري*
بببببببييييييييگگگگگگگگ للللللللاااااااااايييککککککککک.خيلي از اين شعر خوشم مياد
خواهش بانو اين شعرم از شما خوشش مياد خخخخ
خخخخخخخ
B-) افرلين خوف بود
چراغ جادو
هواي حوصله ام ابريست
رتبه 0
0 برگزیده
391 دوست
محفلهای عمومی يا خصوصی جهت فعاليت متمرکز روی موضوعی خاص.
گروه های عضو
فهرست کاربرانی که پیام های آن ها توسط دبیران مجله پارسی یار در ماه اخیر منتخب شده است.
برگزیدگان مجله ارديبهشت ماه
vertical_align_top