پيام
+
ردانگشت توبرحلق منو حلق خودت
هر دوتامان سرکيفيم که مرگ آمده است
کفن گرم به تن کن که دراين قبر غريب
پيش پاي منو تو بازتگرگ آمده است
پشت يک ميز خزيديم که بازي بکنيم
رو به روبودن باعشق جگر ميخواهد
اين قمارعاقبتش جان مراميبازد
با تو سرشاخ شدن دست قدرميخواهد
زنده ام هرچه زدي تيغه به شريان نرسيد
خيز بردارببينم خطري هم داري
زخم ازاين تيغو تبر تا بخواهي خورده ام
عشق من اره ي تن تيز تري هم داري
2-گوناگون
94/8/14
هواي حوصله ام ابريست
اين دهميه