پيام
+
ميرود بمب دلم فاجعه آغاز کند
هر کسي دورتر از عاقبت انديشتر است
ناگهان شد که زمين نبض جنونش زدو بعد
خونم از حلق بجوش آمدو نابود شدم
در جهاني که پر از فرضيه هاي شدن است
واقعا سوختمو باختمو دود شدم
آن که جان کندو خطر کردو به بالا نرسيد
آن که دائم هوس سوختن ما ميکرد
آنکه از هيچ نگاهي به تماشا نرسيد
کاش مي آمدو از دور تماشا ميکرد
2-گوناگون
94/8/14
هواي حوصله ام ابريست
اين شيشميه